طاهای باباطاهای بابا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

ورووجک مامانی

آخرین سفر شمال(2 نفره)

1392/1/4 11:58
482 بازدید
اشتراک گذاری

سلام شازده کوچولو مامان

مامانی و بابایی آخرین سفر 2 نفرشونو  رفتن البته شما تو شیمک مامان بودی

کلی خوش گذشت رفتیم نمک ابرود هوا عالی بود و مامانی تو هفته 33

از احوالات مامانی: باید بگم که دلم دیگه داره پاره میشه  شما کلی تکون واسه مامان

میخوری میدونی دیگه چیزی نمونده اما نمیدونم چرا این روزای آخر زیاد میزون نیستم

دوست ندارم از خودم جدات کنم دوست دارم همیشه تو شیمکم باشی دوست دارم صبحا

با حرکتا و تکونای تو بلند شم دوست دارم

از احوالات بابا:میدونی از یه طرفم بابایی خیلی بی تاب شده همش نگران مامان من همش میگم

اونم مثل من 9 ماه حامله بوده باور کن میدونی حسودی نکن ولی تو دنیا اونو خیلی

 دوست دارمniniweblog.comو میپرستمش تو هم جای خودتو تو دل مامان داری ناراحت نشو

از احوالات شما :احساس میکنم شما خیلی تنبلی آخه از همون روزای اول که تکوناتو

حس کردم شما یه ساعتای خاصی بلند میشی و بقیشو استراحت میکنی مثلا دقیقا

ساعت 7 بلند میشی نیم ساعت بازی دوباره لالا ساعت 11 بلند میشی ساعت 5 و 9

شبم بلند میشی مخصوصا وقتی گشنته شییکموی مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

نایسل
30 تیر 91 13:09
نایسل جون مرسی که به وبلاگم سر میزنی نینی دار شدی حتما خبرم کن دست پدر مادرتم درد نکنه خدا این پدر مادرارو از ما نگیره دوست دارم بوس

سپیده
25 اسفند 91 14:30
سلام نازی جون.
نظرم درباره ی وبلاگت اینه که اصلا خوب نیست.
بهتره کمی از وبلاگ من تقلید کنی ودیدن کنی تا بفهمی وبلاگ خوب به چی میگن!
البته ناراحت نشی چون خواستم که دیگه از این وبلاگ های مسخره تو جامعه مجازی نباشه دارم بهت میگم.
اگه به وبلاگ من اومدی نظر بده ،اسمتو هم بنویس .





سلام عزیزم مرسی که به وبلاگم سر زدی
نظرم اینه که
وبلاگ من عزیزم ثبت خاطرات روزمره خودم خانوادم و پسرمه
نه صفحه فیس بوک
اگه خاستی از این چیزا بخونی بگو تا آدرس فیسمو بدم بری تو پیجم بخونی عزیزم
در ضمن وبلاگمو برای سر گرمی شما عزیزان درست نکردم