روزانه
عزیز دل مادر
تنظیم کننده فشار خون و ضربان قلبم
عمرم
جونم
سلاااااااااااااااااااام
خوب اومدم تا کلی بنویسم برات
اول اینکه اون جوشی که تو دهنه شما بود بعد چند روز هی بزرگتر شد دیگه من داشتم سکته میکردم هم به دندون پزشک نشون داده بودم و هم به پسر خاله بابا که فوق تخصص نوزادانه تا اینکه به بابا گفتم فقط باید بریم پیش دکتر خودش تا من خیالم راحت شه اونم نه نگفت با اینکه از سر کار اومده بود مارو برد اونجا ساعت 8 رسیدیم ساعت 10:30 رفتیم تو خانوم دکتر دید و گفت ترکیده الحمدلله البته بگما تا ظهرم بود گفت تاول شیری بوده در اثر مکیدن به وجود میاد خلاصه که خیالم راحت شد
دوم اینکه شما تقریبا 11 تا دندون داری اگه من از رو به رو شمارو نگاه کنم
4 تا بالا 4 تا پایین آسیابی بالا سمت راست و چپ
آسیابی پایین سمت راست و چپ(سمت چپ فعلا لثه پاره شده)
سوم اینکه تازه تازه یه چند قدمی بر میداری شما پسر خیلی محتاطی هستی از این بابت خیلی خوشحالم
چهارم این که دارم کم کم پسونکو محدود میکنم فقط تو خواب میدم بهت این طوری غذا خوردنتم بهتر شده
اندر احوالات مادر خانه:دچار روزمرگی شدم شدید تو این هوای سردم هیچ جا نمیتونیم بریم
اندراحوالات پدر خانه:صبح ها اداره ظهر ها دانشگاه 3شنبه و 4 شنبه تا 9 شب دانشگاهه بعد ظهرها یا در خدمت خانواده یا سر ساختمونه خدا قوت بهش بده من نمیدونم چرا آقایون مثل ما خانوما دچار افسردگیو روز مرگی نمیشن