خواب تو
سلام عسل مامان خوبی ؟ جات گرم و نرم؟ مامانی دیشب وقتی لالا بود خوابتو دید...میخوای بگم چه جوری بودی؟ اولا تو پسر بودی یه پسر ناز ناز من از صدای خنده های خودم از خواب بیدار شدم آخه تو با این که تازه به دنیا اومده بودی نشسته بودی و با تعجب به ما نگاه میکردی خیلی باحال بود چشمات هم رنگ بابا بزرگت بود منظورم بابای محسن آ خه اون چشاش آبیه پوست صورتت سفیییییید مثل برف بود در کل کلی خوشحال بودم و کلی ذوق کردم دوست دام.البته بگما هر جوری باشی مامی کلی دوست داره ...