عید سال 1392 در کنار شما
خوب اول از همه باید از همه دوستای گلم بابت دیر کردم معذرت خواهی کنم .... منو ببخشید
دوم عید و بازم به همشون تبریک میگم
خوب به اطلاع برسونم که بلاخره ماشینمونو با کلی ضرر فروختیم اما خیالمون کلی راحت شد
خب خیلی سراغ ریز مسائل نمیرم هفته اول که بابای مهربون سر کار بود
ساعت 1 ظهر میومد میرفتیم عید دیدنی کلی خوش میگذشت و شما کلی خوشحال از اینکه مامان نمیتونه مثل وقتایی که تنها هستیم بهتون غذا بده
و هفته دوم با بابا و مامانم و خواهرم رفتیم انزلی و آستاراوماسووووووله که ماسوله واقعا زیبا و دیدنی بود اگه عمری باقی باشه بازم میرم حتما
13 به درم رفتیم پارک جوانمردان همه بودن از 3 تا عمه گرفته تا عموها و ..... اونجا هم خیلی خوش گذشت
تا اینکه شما بد جور بد جور که میگم راست گفتم خییییییلی بد سرما خوردی کلا همه ی مسافرت با 13 به درش از دماغم حسابی در اومد این به کنار خیلی توپولی بودی همون یه ذره هم آب شد شدی مثل یه موش فدات شم گلوت پاره میشد این قدر سرفه میکردی اما الان خیلی بهتری عزیزم
خوب اینم یه سری عکس از آقا طاهای ما
آقا طاها اولین برفی که دید سوار ماشین جدیدمون
آقا طاها سر سفره هفت سین
شما نیومدی با پدر مهربون تو کافه موندین اینجا بندر انزلی(مرداب انزلی)
اینجا هم ماسولس